خلاصه کتاب فروشگاه همه چیز | جف بزوس و عصر آمازون

  1. خانه
  2. بلوویرا بلاگ
  3. خلاصه کتاب فروشگاه همه چیز | جف بزوس و عصر آمازون
خلاصه کتاب فروشگاه همه چیز

خلاصه کتاب فروشگاه همه چیز اثر برد استون، داستان جذاب و جامعی از شرکت آمازون و موسس آن، جف بزوس، است. این کتاب با استفاده از بیش از 300 مصاحبه با کارکنان، مدیران و خانواده‌ی بیزوس، نشان می‌دهد که چگونه آمازون از یک فروشگاه آنلاین کتاب به بزرگ‌ترین فروشگاه اینترنتی دنیا تبدیل شد. کتاب فروشگاه همه چیز، رؤیای بزرگ و دوراندیش بیزوس را در تغییر شکل خرده‌فروشی آنلاین و ابداع محصولات و خدمات نوآورانه مانند کیندل، آمازون پرایم و آمازون وب سرویس روایت می‌کند. این کتاب همچنین به فرهنگ سازمانی منحصر به فرد آمازون پرداخته و چالش‌ها و انتقاداتی را که بیزوس و شرکتش با آن‌ها روبرو شده‌اند، بررسی می‌کند. کتاب فروشگاه همه چیز، یک زندگینامه جامع و تحلیلی از یک کارآفرین موفق و یک شرکت پیشرو است که برای علاقه‌مندان به کسب و کار، تکنولوژی و اینترنت، پر از درس‌های ارزشمند است.

با یک دیدگاه شخصی بزرگ (مانند تسخیر فضا) انگیزه بگیرید

چه کسی نام جف بزوس را نشنیده است؟ او بیش از 3 سال است که ثروتمندترین فرد جهان است. بزوس کارآفرینی است که به خاطر ایجاد Amazon.com معروف است، یک فروشگاه آنلاین که با فروش کتاب شروع به کار کرد، اما اکنون تقریباً همه چیز را می فروشد.

پس چگونه جف تا این حد موفق شد؟ این دقیقاً همان چیزی است که در این یادداشت بررسی خواهیم کرد.

اجازه دهید چند واقعیت اساسی درباره دوران کودکی جف بزوس که در کتاب فروشگاه همه چیز ذکر شده است را مرور کنیم:

پدر و مادر او در سنین جوانی ازدواج کردند، سپس پس از حدود یک سال و نیم طلاق گرفتند. بزوس هرگز واقعاً پدر بیولوژیکی خود را که یک دوچرخه‌سوار حرفه‌ای بود و درآمد زیادی نداشت، نمی‌شناخت.
در 3 سالگی، مادرش با میگل بزوس، مردی که از کوبا کمونیستی فرار کرده بود، از دانشگاه در ایالات متحده فارغ التحصیل شده بود، ازدواج کرد و سپس مهندس نفت برای اکسون شد.
جف در 8 سالگی در برنامه ای برای دانش آموزان با استعداد ثبت نام کرد که یادگیری انعطاف پذیرتر و بازتر را فراهم می کرد. از سنین جوانی، او به طور غیرعادی باهوش و رانده شناخته شد. او در این مدرسه چند مهارت اولیه برنامه نویسی را در زمان اختصاص داده شده کامپیوتری آموخت. او همچنین یکی از طرفداران پرشور Star Trek شد.
در دوران نوجوانی، او در چند شغل مختلف از جمله یک تابستان در مک‌دونالدز کار کرد. او همچنین هر تابستان را در مزرعه پدربزرگ و مادربزرگش به کمک می گذراند.
کسانی که جف را در دوران دبیرستان می‌شناختند، می‌گویند که حتی در آن زمان او بسیار رقابتی بود. او برنده جوایز بسیاری از علوم و ریاضیات شد. یک روز، او اعلام کرد که مداح خواهد بود، سپس دیوانه‌وار برای رسیدن به آن تلاش کرد و صدها دانش‌آموز دیگر را کتک زد.

جف در سخنرانی وفادار خود، جدای از برخی نقل‌قول‌های پیشتازان فضا، اشاره کرد که رویای خود ایجاد سکونتگاه‌های دائمی انسانی در فضا بود. این باید برای یک دبیرستانی تصادفی یک هدف فوق‌العاده بزرگ به نظر می‌رسید، اما سرنخی از آینده بزوس بود. دوست دختر دبیرستانی او یک بار به خبرنگاران گفت:

اورسولا ورنر می گوید: «هر تصویری که او از آینده خود داشت، همیشه شامل ثروتمند شدن بود. هیچ راهی برای رسیدن به آنچه می خواست بدون آن وجود نداشت.» او دقیقا چه می خواست؟ دلیل اینکه او این همه پول به دست می‌آورد این است که به فضا برسد.»

در سال 2005، جف بزوس شروع به خرید مخفیانه زمین های بزرگ در تگزاس کرد. او در آنجا یک فرودگاه فضایی برای شرکت هوافضای خود Blue Origin ساخت. آنها همچنین اکنون یک دفتر مرکزی در جنوب سیاتل دارند. بزوس هر سال یک میلیارد دلار از پول خود را برای تأمین مالی شرکت خرج می کند. Blue Origin کمک های مالی متعددی از ناسا دریافت کرده است. آنها همچنین موشک های قابل استفاده مجددی را طراحی کرده اند که می توانند پس از پرتاب به زمین بازگردند و خودشان فرود بیایند.

رویاهای دوران کودکی جف برای رفتن به فضا احتمالاً همان چیزی بود که او را برای مدت طولانی در حال رشد آمازون هدایت و انگیزه داد.

بنابراین در نظر بگیرید که چه چشم انداز بزرگی می تواند انگیزه شما را ایجاد کند. یک هدف بزرگ می تواند به ما کمک کند که به طور روزانه انرژی داشته باشیم تا در جهت رویاهای خود کار کنیم، حتی اگر هرگز به طور کامل به آنها نرسیم.

 

مقالات مرتبط: خلاصه کتاب کار عمیق

چشمان خود را برای روندهای فناوری در حال رشد باز نگه دارید

هرگز چیز داغ را تعقیب نکنید … شما باید خود را در موقعیت قرار دهید و منتظر موج باشید.

– جف بزوس
جف بزوس زودتر در پرینستون پذیرفته شد و در سال 1986 با مدرک مهندسی برق و علوم کامپیوتر فارغ التحصیل شد. او چند سال در وال استریت در شرکت های مالی کوچک کار کرد.

در سال 1991، او وارد یک شرکت مالی شد که با نام D. E. Shaw & Co یا به اختصار DESCO شناخته می شود. این مانند اکثر شرکت های نیویورک نبود. این نوآورانه بود و از الگوریتم های کامپیوتری برای کسب درآمد در بازارهای مالی جهانی استفاده می کرد. در داخل، این شرکت بیشتر شبیه یک استارتاپ بود. کارکنان غیررسمی لباس می پوشیدند و از طیف وسیعی از زمینه ها از جمله ریاضیات و علوم کامپیوتر و نه تنها امور مالی بودند.

در DESCO، بزوس اطرافیان خود را تحت تأثیر قرار داد و به سرعت به مقام های رهبری در شرکت رسید. همچنین در اینجا بود که او با همسرش مکنزی که به عنوان دستیار اداری کار می کرد آشنا شد. آنها شروع به دوستی کردند و 6 ماه بعد ازدواج کردند.

در اوایل دهه 1990، اینترنت تازه شروع به اوج گیری کرده بود. بزوس در حال خواندن خبرنامه های تخصصی فناوری بود و به دقت آن را زیر نظر داشت. بنیانگذار DESCO همچنین معتقد بود که این شبکه جهانی کامپیوتری تأثیر اجتماعی گسترده ای خواهد داشت. او و بزوس هر هفته چند ساعت با هم ملاقات می کردند تا در مورد آن تبادل نظر کنند.

یکی از ایده های اولیه آنها یک فروشگاه آنلاین بود که در آن می توانستید هر چیزی را که می خواهید بخرید و نظرات مشتریان دیگر را بخوانید. جف چنان مجذوب این ایده «فروشگاه همه چیز» شد که در نهایت به همه گفت که برای ایجاد یک استارتاپ ترک می‌کند.

درموردش یک لحظه فکر کن. بسیاری از مردم (از جمله خود بزوس) می گویند که زمان بندی بخش بزرگی از موفقیت است. اما این تصادفی نبود که او آمازون را درست در زمانی که اینترنت شروع به کار کرد راه اندازی کرد. جف بزوس به طور فعال اخبار فناوری را زیر نظر داشت تا بداند اتفاق بزرگ بعدی چه خواهد بود.

با در نظر گرفتن چیزهایی که بیشتر پشیمان خواهید شد، ریسک های جسورانه را انجام دهید

تصمیم جف برای راه‌اندازی آمازون آشکارا یک حرکت بزرگ در گذشته بود، اما در آن زمان بیشتر مردم فکر می‌کردند که او دیوانه است. مادرش به او گفت که کسب و کار را از طرف دیگر شروع کند و حرفه مالی پردرآمد خود را حفظ کند.

من مطمئن هستم که اکثر ما که به راه اندازی یک تجارت فکر کرده ایم در این موقعیت بوده ایم. حس ترسناکی داره ممکن است کار نکند. ممکن است پول از دست بدهیم ممکن است شکست بخوریم

پس چگونه جف خود را متقاعد کرد که ریسک بزرگی را بپذیرد؟ او می گوید که برای تصمیم گیری از «چارچوب به حداقل رساندن پشیمانی» استفاده می کند. اساساً، این یک روش فکری است که در آن تصور می‌کنید در پایان عمر از چه چیزی بیشتر پشیمان خواهید شد.

وقتی 80 ساله شدم، آیا از ترک وال استریت پشیمان خواهم شد؟ نه. آیا از دست دادن شروع اینترنت پشیمان خواهم شد؟ آره.

– جف بزوس

بنابراین جف و مکنزی بزوس تمام وسایل خود را جمع کردند و در کامیون ها بار کردند. سپس آنها به سیاتل در آن سوی کشور پرواز کردند و شروع به جستجوی خانه کردند.

چرا سیاتل؟ در واقع دلایل مالیات بر فروش شرکت های آنلاین مجبور به پرداخت مالیات بر فروش به مشتریان خارج از ایالت نبودند، بنابراین برای آنها منطقی بود که از فعالیت در ایالت های پرجمعیت مانند کالیفرنیا یا نیویورک خودداری کنند.

 یک دسته از بازارها را هدف قرار دهید تا به کسب و کار جدید کمک کنید تا جذب شوند

جف بزوس معتقد بود که افتتاح یک فروشگاه آنلاین که همه چیز را می‌فروشد، در آغاز کار بسیار دشواری است. بنابراین او چند دسته مختلف از محصولاتی را که آمازون می توانست با آنها شروع کند، طرح ریزی کرد.

او تصمیم گرفت که کتابها بهترین نقطه شروع هستند زیرا:

یک کتابفروشی آنلاین از مزیت طبیعی انتخاب تقریباً نامحدود برخوردار است، در حالی که یک کتابفروشی بزرگ خرده فروشی متوسط ​​فقط می تواند 150000 کتاب را در خود جای دهد.
فروش این همه محصولات منحصر به فرد همچنین به آمازون برای تبدیل شدن به یک فروشگاه همه چیز کمک می کند.
در چند سال اول آمازون، تمرکز روزانه تیم فقط بر فروش بیشتر کتاب بود. با این حال هر چند وقت یک بار اهداف واقعی بزوس از بین می رفت.

یکی از کارمندان که عاشق کایاک سواری بود، به یاد می آورد که بزوس به او گفت که در آینده آمازون دات کام نه تنها کتاب های مربوط به کایاک سواری، بلکه همه چیزهای مرتبط با آن را می فروشد! از جمله مجلات کایاک سواری، تعطیلات و پارو! در آن زمان، آنها فقط یک دفتر کوچک با چند کتاب در زیرزمین داشتند، بنابراین این کار بسیار جاه طلبانه به نظر می رسید!

در سال 1998، پس از چند سال، جف سی‌دی‌های موسیقی و دی‌وی‌دی‌های فیلم را به‌عنوان دسته‌های اصلی بعدی آمازون انتخاب کرد، زیرا کاملاً شبیه کتاب‌ها بودند. این دسته‌ها حاوی میلیون‌ها آیتم منحصر به فرد، کاتالوگ‌های عظیم پشتی و اندازه‌های حمل و نقل نسبتاً یکسان بودند. سپس پس از آن، آنها به اسباب بازی و لوازم الکترونیکی گسترش یافتند. سپس جواهرات، لباس، ابزار و هر چیز دیگری.

یک محصول بسیار ابتدایی را سریع راه اندازی کنید، سپس آن را بهبود بخشید

چند ماه اول در سیاتل، آمازون با بودجه بسیار کمی کار می کرد:

همه کارمندان از گاراژ بزوس کار می کردند.
وب سرورها دائماً فیوزهای خانه خود را منفجر می کردند.
میزها حتی از درها ساخته می شدند، زیرا درها در فروشگاه سخت افزار ارزان تر بودند.
مکنزی بزوس حسابداری و امور مالی اولیه خود را انجام می داد. Shel Kaphan اولین کارمند آنها بود، او پایه های فنی وب سایت را طراحی کرد. امروزه هر کسی می‌تواند در عرض چند دقیقه با استفاده از اپلیکیشن‌هایی مانند Shopify یک فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کند، اما در آن زمان بسیار دشوار بود. اولین هدف آنها ایجاد یک وب سایت بهتر از وب سایت های موجود مانند Books.com بود که توسط یک کتابفروشی اوهایو اداره می شد.

(گاراژ بزوس احتمالاً بسیار زیباتر از این بود.)
چه کسی می توانست بداند که این تیم کوچک در گاراژ سیاتل در حال ساختن چیز بزرگی هستند؟ کسب و کاری که جف را به ثروتمندترین مرد روی کره زمین تبدیل می کند؟

کافان، که برخی او را یکی از بنیانگذاران آمازون می‌دانند، می‌گوید: «کل چیز در آن مرحله بسیار مبهم به نظر می‌رسید. «واقعاً هیچ چیز دیگری وجود نداشت به جز مردی با خنده‌ای که در گاراژ تغییر کاربری‌اش میزهای بیرون از در می‌سازد […]»

آمازون با 10000 دلار از پول خود جف و حدود 90000 دلار وام تامین شد. والدین جف نیز 100000 دلار در این استارتاپ سرمایه گذاری کردند، حتی اگر جف به طور جدی به آنها هشدار داده بود که 70 درصد احتمال دارد همه پول را از دست بدهند.

در اوایل سال 1995، آنها اولین نسخه وب سایت را با برخی از خانواده و دوستان خود به اشتراک گذاشتند. با استانداردهای امروزی، بسیار خشن و آماتور به نظر می رسید. دوستان آنها چند خرید انجام دادند و هر سفارش جدید صدای زنگ را در دفتر آنها ایجاد می کرد. همه با عجله می‌رفتند تا ببینند چه کسی سفارش را داده است.

پس از چند ماه، آنها به یک دفتر کوچک نزدیک به مرکز شهر نقل مکان کردند. بخشی از زیرزمین آن ساختمان اولین انبار آنها شد. وقتی شخصی کتابی را در وب سایت سفارش می داد، آمازون کتاب را از یک عمده فروش سفارش می داد. کتاب را در زیرزمین آنها دریافت می کردند، سپس دوباره برای مشتری ارسال می کردند. معمولا از سفارش تا تحویل یک هفته طول می کشید. بدیهی است که یک سیستم بسیار ابتدایی است، اما برای شروع آنها به اندازه کافی خوب بود.
در تابستان 1995، وب سایت آمازون به طور رسمی برای عموم راه اندازی شد. بلافاصله، آنها در پیگیری همه دستورات مشکل داشتند. به نظر می رسد که آنها با رشد اینترنت در حال غرق شدن هستند. بیش از 10000 دلار سفارش در هفته اول وجود داشت و فقط از آنجا افزایش یافت. هر روز عصر، بزوس و سایر کارمندان دفتر به تکمیل بسته بندی سفارشات در زیرزمین کمک می کردند.

حتی با وجود این همه فروش، آنها سودی نداشتند و بزوس مجبور شد برای رشد شرکت سرمایه‌گذاران خارجی پیدا کند. والدین او 145000 دلار دیگر سرمایه گذاری کردند. سپس 20 سرمایه گذار خارجی هر کدام 50000 دلار دادند. در آن زمان آمازون 5 میلیون دلار ارزش داشت، اما تنها در سال 1995، آنها 300000 دلار از دست دادند. بنابراین این ارزیابی کاملاً به این بستگی داشت که بزوس دیگران را متقاعد کند که آینده بزرگی برای آمازون در پیش است. هیچ کس جز او نمی توانست تصور کند چقدر بزرگ است.

در مورد مشتریان خود وسواس داشته باشید تا رقبا را شکست دهید

قبل از نوشتن این کتاب، برد استون به مصاحبه با بزوس رفت و از او پرسید که چه چیزی آمازون را متفاوت کرده است. بزوس پاسخ داد:

ما واقعاً مشتری محور هستیم، ما واقعاً بلندمدت گرا هستیم و واقعاً دوست داریم اختراع کنیم. اکثر شرکت ها آن چیزها نیستند. آنها به جای مشتری، روی رقیب متمرکز هستند. آن‌ها می‌خواهند روی چیزهایی کار کنند که در دو یا سه سال سود سهام را به همراه داشته باشد، و اگر در دو یا سه سال کار نکنند، به سراغ چیز دیگری می‌روند. و آنها ترجیح می دهند به جای مخترع، دنبال کنندگان نزدیک باشند، زیرا امن تر است. بنابراین اگر می خواهید حقیقت را در مورد آمازون دریافت کنید، به همین دلیل است که ما متفاوت هستیم. تعداد کمی از شرکت ها همه این عناصر را دارند.»

در ابتدا، «مشتری محور بودن» مانند یک شعار عمومی به نظر می رسد که هر مدیر اجرایی می گوید. اما اگر اولین ویژگی های آمازون را بررسی کنیم، می بینیم که تمرکز بر تجربه مشتری آنها را از سایر کتابفروشی های آنلاین متمایز می کند.

یکی از اولین ویژگی های آمازون نظرات مشتریان بود. درک اینکه این ویژگی چقدر انقلابی بود برای مردم امروز سخت است. در اوایل دهه 1990، تعداد کمی از وب‌سایت‌ها به مشتریان اجازه می‌دادند نظرات خوب یا بد را بنویسند. در واقع، بسیاری از آنها تصور می کردند که بررسی ها چیز بدی است، زیرا یک بررسی منفی می تواند منجر به فروش کمتر یک محصول شود.

از سوی دیگر، بزوس معتقد بود که نظرات مشتریان به Amazon.com کمک می کند تا بازدیدکنندگان بیشتری را جذب کند. او در مصاحبه ای با هاروارد بیزینس ریویو گفت: «ما وقتی چیزهایی را می فروشیم پول در نمی آوریم. زمانی که به مشتریان در تصمیم گیری برای خرید کمک می کنیم، درآمد کسب می کنیم.»

یکی دیگر از ویژگی های تغییر دهنده بازی، شخصی سازی بود. وب سایت آنها می تواند به صورت پویا بخش هایی از خود را بر اساس خریدهای قبلی هر مشتری تغییر دهد. با گروه بندی مشتریانی که در گذشته خریدهای مشابهی انجام داده اند، می توانند توصیه های دقیقی در مورد کتاب های دیگری که یک مشتری دوست دارد ارائه دهند. این امر باعث افزایش فروش فوری شد.

با گذشت سالها، فناوری شخصی سازی آمازون بهتر و بهتر شد. آنها شروع به نشان دادن توصیه هایی کردند که نه فقط بر اساس محصولاتی که مردم خریده اند، بلکه بر اساس آنهایی که به آنها نگاه می کنند. در نهایت بیشتر صفحه اصلی آمازون از تبلیغات نوشته شده توسط انسان به توصیه های خودکار تغییر یافت. آزمایش‌ها نشان داد که این منجر به فروش بالاتر شد، اما تیم تحریریه آمازون از این تغییر خوشحال نشدند و بسیاری از آنها آنجا را ترک کردند.

امروزه در آمازون، هر پیشنهاد برای یک محصول جدید یا ویژگی وب سایت باید در قالب یک بیانیه مطبوعاتی ارائه شود. این به کارمندان و مدیران کمک می کند تا این ایده را از منظر اینکه چگونه مشتری در نهایت درباره آن می شنود، در نظر بگیرند. این قانون غیرمعمول روش دیگری است که آمازون ارزش مشتری محور بودن را تقویت کرد.

فرهنگ فداکاری شرکت را ترویج کنید

در سال 1996، فروش آمازون هر ماه حدود 35 درصد رشد می کرد! ابتدا به یک دفتر بزرگتر در پایین خیابان و سپس به مجموعه ای از ساختمان ها در خارج از شهر نقل مکان کردند.

با چنین رشد سریعی، کارمندان همیشه در حال تقلا، بداهه‌پردازی و اضافه کاری بودند تا از آن عقب نمانند. بارها، هرج و مرج کل شرکت را تهدید می کرد. در طول فصل خرید کریسمس سال 1999، اکثر کارکنان اداری مجبور بودند برای کمک به پردازش تعداد زیادی از سفارش‌ها به مراکز توزیع پرواز کنند.

از همان روزهای اولیه، بزوس کارمندانی را می خواست که کاملاً وقف ماموریت شرکت باشند. از آنجایی که رشد آمازون تقریباً غیرقابل کنترل شتاب گرفت، بسیاری از کارمندان حتی یک روز تعطیل آخر هفته را هم نگرفتند. این سیاست شرکت نبود، فقط نتیجه انتظارات متقابل کارمندان بود.

بزوس از ایده «تعادل بین کار و زندگی» اجتناب کرد، اگرچه سال‌ها بعد از «هماهنگی کار و زندگی» صحبت کرد، که به نظر می‌رسد به معنای ادغام شغل و هدف زندگی است.

در یکی از جلسات به یاد ماندنی، یک کارمند زن به طور جدی از بزوس پرسید که چه زمانی آمازون قرار است تعادل بهتری بین کار و زندگی برقرار کند. او آن را خوب نگرفت. او به صراحت پاسخ داد: «دلیل اینکه ما اینجا هستیم این است که کارها را انجام دهیم، این اولویت اصلی است. “این DNA آمازون است. اگر نمی‌توانید برتر باشید و همه چیز را در آن قرار دهید، ممکن است اینجا جای شما نباشد.»

بزوس مانند یکی دیگر از بنیانگذاران مشهور فناوری، استیو جابز، برای اطرافیانش امتیاز بالایی ایجاد کرد. اگر کسی کار یا پیشنهاد بدی ارائه دهد، بازخورد او می‌تواند بسیار تند باشد. او اغلب جملاتی مانند “چرا زندگی من را خراب می کنی؟”

بنابراین با سرعت بی رحمانه کار برای بسیاری از کارمندان، آمازون به رشد صعودی خود ادامه داد. آنها 8 میلیون دلار دیگر از شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر Kleiner Perkins جمع آوری کردند. بزوس این پول را به شرطی پذیرفت که یکی از سرمایه گذاران به نام جان دوئر در هیئت مدیره آمازون حضور داشته باشد. Doerr یک شخصیت افسانه ای در دنیای Silicon Valley است، او نقش های کلیدی در موفقیت اینتل، گوگل، Intuit و غیره ایفا کرد.

(اخیراً Doerr کتابی به نام Measure What Matters نوشته است. در این کتاب، او توضیح می دهد که چگونه یک تکنیک مدیریتی به نام OKRs (اهداف و نتایج کلیدی) به گوگل کمک کرد تا این حد موفق شود. ما در آینده خلاصه ای از این کتاب را انجام خواهیم داد!)

سپس در 15 مه 1997، آنها آمازون را پس از مدارک قانونی فراوان به یک شرکت عمومی تبدیل کردند. این امر 54 میلیون دلار برای شرکت جمع آوری کرد و ناگهان بزوس و بسیاری از کارمندان دیگر را به میلیونر تبدیل کرد. بزوس معتقد بود که این امر همچنین به تثبیت آمازون به عنوان یک برند جدی کمک می کند.

بهترین ایده ها را از سایر مشاغل قرض بگیرید

در سال 1997، آمازون شروع به استخدام برخی از کارمندان سطح بالاتر Walmart کرد. اول ریک دالزل، یک تکاور سابق ارتش ایالات متحده بود که در بخش سیستم های اطلاعاتی والمارت کار می کرد. سپس جیمی رایت، معاون بازنشسته توزیع والمارت. سپس چند ده دیگر. این مهم بود زیرا در آن زمان والمارت پیشرفته‌ترین خرده‌فروشی از نظر فناوری در جهان بود. (در نهایت آنها از آمازون به دلیل تلاش برای سرقت اسرار شرکت شکایت کردند.)

جیمی رایت سیستم های انبار آمازون را دوباره طراحی کرد. این یک چالش بزرگ و غیرعادی بود. اکثر خرده فروشان مانند Walmart کالاهای روزانه زیادی را از انبارهای خود به فروشگاه های خود ارسال می کنند. اما آمازون روزانه تعداد حیرت آور سفارش های کوچک را برای هزاران مشتری منحصر به فرد ارسال می کند. رایت مراکز توزیع جدیدی را برای آمازون طراحی کرد که به شدت به فناوری و اتوماسیون متکی بودند. چراغ های چشمک زن در قفسه ها کارمندان را به اقلام مناسب راهنمایی می کرد، سپس دستگاه بزرگی به نام کریسپلنت سفارشات فردی را مرتب می کرد.
درس دیگری که بزوس باید از سام والتون گرفته باشد، ارزش صرفه جویی بود. بنیانگذار والمارت به دلیل خرج نکردن پول، چه در تجارت و چه در زندگی شخصی مشهور بود. او سال ها با همان وانت قدیمی رانندگی می کرد. وقتی از والتون پرسیده شد که چرا، «اگر خیلی درگیر آن زندگی خوب هستید، احتمالاً زمان [بازنشستگی] فرا رسیده است، صرفاً به این دلیل که ارتباط خود را با چیزی که قرار است ذهنتان روی آن متمرکز باشد از دست می دهید: خدمت به مشتری».

امروزه، بزوس به شدت به ترویج صرفه جویی در آمازون ادامه می دهد. آنها هنوز روی میزهای ساخته شده از درها کار می کنند، تقریباً به عنوان یادآوری نمادین از آغاز فروتنانه خود. و آمازون امتیازات بسیار کمتری را نسبت به سایر شرکت های بزرگ فناوری به کارمندان می دهد.

آمازون واقعاً تبدیل به یک پلتفرم برای فروشندگان شخص ثالث شد

در حدود سال 1999، eBay حتی سریعتر از آمازون در حال رشد بود، به علاوه آنها قبلاً سودآور بودند. برخی از تیم آمازون شروع به تعجب کردند که آیا مدل تجاری اشتباهی را انتخاب کرده اند. برای رقابت با eBay، حراج آمازون را راه اندازی کردند، اما هرگز محبوب نشد.

با این حال بزوس مصمم بود که آمازون را از یک فروشگاه تجارت الکترونیک به پلتفرمی برای فروشندگان دیگر تبدیل کند. او مشاهده کرد که بیشتر شرکت های بزرگ فناوری با راه اندازی یک پلتفرم فوق العاده موفق شده اند. به عنوان مثال، مایکروسافت پلتفرمی (ویندوز) را ساخت که توسعه دهندگان باید نرم افزاری پیرامون آن طراحی می کردند. بعداً اپل همین کار را با برنامه های تلفن همراه با عرضه آیفون انجام داد.

جف معتقد بود حراج آمازون تا حدودی شکست خورد زیرا از وب سایت اصلی آمازون جدا بود، بنابراین بازدیدکنندگان کمی داشت. او می خواست یک بازار جدید آمازون را با محصولات فروخته شده توسط فروشندگان شخص ثالث راه اندازی کند که در صفحات محصولات خود آمازون ظاهر می شوند. به عنوان مثال، شخصی که به دنبال خرید کتاب در آمازون است، فهرست کتاب‌های استفاده شده از فروشندگان شخص ثالث را در همان صفحه محصولی که آمازون کتاب جدید را فروخته است، می‌بیند.

این یک ایده جسورانه بود، اما بسیاری از مدیران داخل آمازون از آن ناراضی بودند. آن‌ها نمی‌خواستند فروش در دپارتمان‌هایشان به دلیل کاهش قیمت‌های آمازون توسط فروشندگان خارجی کاهش یابد. اگر کسی محصول شخص ثالث را بخرد، آمازون فقط کمیسیون کمی دریافت می کند. با این حال جف معتقد بود مهمترین چیز این است که بهترین انتخاب و کمترین قیمت را به مشتریان ارائه دهد. او ترسی نداشت که بسیاری از کارمندان و تامین کنندگان خود را برای اطمینان از موفقیت بلندمدت آمازون ناراحت کند.

در سال 2002، حدود 15 درصد از فروش آمازون از محصولات فروخته شده توسط فروشندگان شخص ثالث بود. تا سال 2012، 39 درصد از فروش آمازون از فروشندگان شخص ثالث بود که بیش از 2 میلیون فروشنده از این پلتفرم استفاده می کردند.

آمازون حتی سرویسی به نام Fulfillment by Amazon ارائه می دهد. این به فروشندگان خارجی اجازه می‌دهد تا محصولات را با پرداخت هزینه در داخل مراکز اجرای خود آمازون ذخیره کنند. این یک گام بیشتر است که آمازون را از یک فروشگاه آنلاین به پلتفرمی که دیگران کسب و کار خود را روی آن می‌سازند، می‌برد.
با این حال، استفاده از بازار آمازون برای بسیاری از فروشندگان مستقل یک شمشیر دولبه است. پایگاه عظیم مشتری آمازون راه اندازی سریع کسب و کار خود را برای کسی آسان تر می کند. اما آمازون به دقت ردیابی می کند که کدام محصولات شخص ثالث در وب سایت خود بهترین فروش را دارند و اغلب خودشان شروع به فروش آن کالا می کنند. بنابراین مانند این است که دقیق ترین معیارهای تجاری خود را به بدترین رقیب خود ارائه دهید.

 

مقالات مرتبط: خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

Instagram
بلوویرا در اینستاگرام
Telegram
بلوویرا در تلگرام
Instagram

بلوویرا در اینستاگرام

Telegram

بلوویرا در تلگرام

پست های اخیر:
تبلیغات:
بنر بلوویراکست
سفارش طراحی سایت بلوویرا
خدمات سئو سایت بلوویرا
پشتبانی سایت وردپرس بلوویرا

مقالات مرتبط:

درخواست طراحی سایت:

جهت طراحی سایت و راه اندازی کسب و کار آنلاین خود در بستر اینترنت فرم زیر رو پر کنید.

طراحی سایت با بلوویرا
مشاوره

درخواست مشاوره:

برای رزرو وقت مشاوره در حوزه طراحی سایت ، راه اندازی کسب و کار و سئو با ما در تماس باشید.

فهرست